محیط زیست و عدالت اجتماعی، چالش جدید رهبران کسب وکارها

0
2795
محیط زیست و عدالت اجتماعی، چالش جدید رهبران کسب وکارها

راجر ترپ، در مقاله ای با عنوان”این روزها رهبران شرکتها با سوالات بسیارسختی درباره محیط زیست و عدالت اجتماعی روبرو هستند.“در نشریه فوربس می نویسد: رهبران کسب و کار هر روزه تصمیمات پیچیده ای اتخاذ می کنند و باید بدانند که همیشه تصمیمات آنها درست نخواهد بود. اما وقتی پای تعهد به محیط زیست، اهداف اجتماعی یا حکمرانی خوب به میان می آید، شاید دیگر نتوان آنها را بخاطر عدم پذیرش انتقادات،بخشید. به عنوان مثال، فعالان از آنها می خواهند فراتر از تعهدات خود برای نشان دادن اقدامات واقعی در برابر تغییرات آب و هوایی، بی‌عدالتی اجتماعی و … عمل کنند، در حالی که سرمایه داران سنتی تر – با وجود اینکه تمرکزخود را از سهامداران به جامعه گسترده تری از ذینفعان تغییر داده اند- فقط نگران هستند که مدیرانشان بیش از حد سیاسی تلقی شوند.

ویوک راماسوامی، در کتاب ” Woke Inc “که توجه زیادی را به خاطر انتشار این کتاب به خود جلب کرده است، به “تظاهر ریاکارانه سرمایه داری “می‌‎پردازد. وی،فرزند مهاجر هندی است که در هاروارد و ییل تحصیل کرده و بطور متوالی در صندوقهای سرمایه گذاری بسیاری مشارکت داشته و کارآفرین بیوتکنولوژی است. استدلال ویوک این است که مشارکت فزاینده رهبران تجاری در مسائل اجتماعی و سیاسی ، مانند شرکت در کمپین “زندگی سیاهان اهمیت دارد “و”کمپین حق رای”، در واقع تلاشی است بدبینانه برای جلب مشتریانی که ممکن است تحت تأثیر این فعالیتها قرار بگیرند.

 البته، این مشکلی است که از آغاز  فعالیت در حوزه csr مقابل شرکت ها قرار گرفته است و از آنجا که بسیاری از سازمانها تیمهای CSR خود را در بخشهای بازاریابی مستقر کرده اند، این اتهام زیاد هم بیراه نیست. اما راماسوامی از این هم فراتر می رود و مدعی می‌شود که تصمیم گیری تعداد کمی از افراد ثروتمند و قدرتمند برای ارزشهای اخلاقی جامعه، دموکراسی را تضعیف می کند.

فرض راماسوامی مبنی بر “قطبی شدن سیاست ما” و “تجزیه کشورمان” تا حدودی دور از ذهن به نظر می­رسد چراکه “نزاع های فرهنگی” حتی قبل از اینکه شرکت ها، پشت برخی از کمپین های مرتبط با سیاست لیبرال قرار بگیرند – نه تنها در ایالات متحده ، بلکه در کشورهایی مانند انگلستان – خود موجبات تفرقه افکنی را فراهم آورده است. این  موضوع به خودی خود جالب است زیرا در گذشته ای نه چندان دور شرکت ها به خاطر ترس از دست دادن هرچه بیشتر مشتریان احتمالی ،از چنین موضوعاتی دوری می کردند. در حالی که شرکت های بزرگ آمریکایی تا همین اواخر به طور سنتی با حزب جمهوریخواه در ارتباط بودند و بسیاری از مدیران وقت خود را برای خدمت در دفاتر کابینه اختصاص می دادند، اما در ملاء عام این‌طور وانمود می‌کردند که بی‌طرف هستند. در حال حاضر، بسیاری از مدیران ارشد شبیه دموکرات ها به نظر می رسند و البته چیزی شبیه به این در بریتانیا هم اتفاق افتاده است، بطوری که حزب محافظه کار حاکم به طور فزاینده ای با حامیان سنتی خود در کسب و کارهای بزرگ مخالف است، زیرا آنها از تصمیم دولت مبنی بر خروج از اتحادیه اروپا ابراز نارضایتی کرده اند و معتقدند که با این تصمیم، دسترسی به نیروی کار ارزان را از دست داده اند.

مشکل کسب و کارها این است که بین دو نیرو گرفتار شده اند : آنهایی که معتقدند اصلاً نباید خود را درگیر مسائل سیاسی کنند و آنهایی که هرگز نمی پذیرند که به اندازه کافی در زمینه سیاست جلو رفته اند و خواستار پیشروی بیشتر در این زمینه هستند. در مقاله اخیر فایننشال تایمز اشاره شده است که “بسیاری از چپ ها شک دارند که سرمایه‌داران می توانند به این وضع سر و سامان دهند و گمان نمی کنند که برای جلوگیری از وضع مقررات شدیدتر یا مالیات بیشتر، اصلاحات داوطلبانه ای را در مدلهای تجاری خود در نظر بگیرند.” و در واقع ادعاهای “سبزشویی” (greenwashing) در حال افزایش است.ادعاهایی که درآن شرکت ها به ظاهر خود را دوستدار محیط زیست نشان می دهند و به نام حمایت از محیط زیست به محیط زیست صدمه می زنند.

چنین تحولاتی نشان می دهد که نهادهای نظارتی باید رویکرد سخت تری در قبال سازمان هایی که ادعا می کنند به اهداف ESG متعهد هستند ،اتخاذ کنند. با این حال ، مقاله ای که به تازگی در آکادمی مدیریت منتشر شده است، رویکرد متفاوتی را پیشنهاد می کند. در این مقاله آمده است که اگر شرکت ها در ابتدا نسبت به نحوه پذیرش خود در اینگونه فعالیت ها نرمش بیشتری نشان دهند، ممکن است اقدامات CSR نهادینه شود.

با در نظر گرفتن آنچه نویسندگان “طعمه” نامیده اند، ممکن است شرکت ها از “پذیرندگان صوری” به “پذیرندگان واقعی” تبدیل شوند که آماده پذیرش شفافیت هستند.

در واقع پیام مقاله این است که “مساله پیچیده تر از آن است که بگوییم ما باید مدعیان حفاظت از محیط زیست را مجازات کنیم”. چراکه اگر استاندارد بسیار بالایی تعیین شود، تنها تعداد کمی از شرکت ها می توانند مشارکت کنند. در نتیجه تأثیرات اینگونه فعالیت ها ممکن است کم شود. از طرف دیگر، اگر استاندارد پایین تر باشد ممکن است شرکت های بیشتری در ابتدا مشارکت کنند و سپس سازگارتر شوند و هشدار می­دهند که ممکن است بعضی از درخواست هایشان مخرب باشد. نویسندگان این مقاله همچنین تاکید کرده اند که فعالان و سازمان های غیردولتی همواره باید به فشار خود ادامه دهند تا از عقب نشینی شرکت ها از حضور در این فعالیت ها جلوگیری کنند.

همچنان که بسیاری از جنبه های دیگر زندگی تجاری مدرن، مانند دیجیتالی شدن و تحول کلی لازم و اجتناب ناپذیر است، اتخاذ ابتکاراتی در حوزه ESG دیگر فعالیتی یکبار مصرف نخواهد بود. در واقع این یک فرایند بی پایان خواهد بود که مستلزم هوشیاری و تلاش مداوم مدیران ارشد است. به ویژه در موضوع مهمی همچون تغییرات آب و هوایی که برای پیشرفت تجارت امری حیاتی به نظر می‌رسد. در عین حال رهبران باید همیشه برای پاسخ گویی به برخی سوالات سخت در مورد ادعاهای خود آماده باشند.

نویسنده: راجر ترپ

ترجمه: پایگاه مسئولیت اجتماعی شرکتها

توسطپایگاه مسئولیت اجتماعی شرکتها
منبعforbes
مطلب قبلیآیا تغییرات آب‌ و هوایی می تواند باعث بحران مالی شود؟
مطلب بعدیمسئولیت اجتماعی شرکتی، مهمتر از همیشه
وب سایت csrir مجله آنلاین مسئولیت اجتماعی شرکتها است برای انتشار محتوای مرتبط با مسئولیت ها و وظایف شرکتها در ارتباط با رعایت اخلاق کسب و کار، توجه به کارکنان و مشتریان، رعایت مسائل زیست محیطی، و وظایف آنها در ارتباط با اجتماع. *استفاده از مطالب وب‌سایت با ذکر منبع و لینک مستقیم به مقاله وب‌سایت، مجاز است.

نظر دهید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید