در حالیکه همه صنایع فعال در خوزستان مدعی پرداخت سهم مسئولیت اجتماعی خود هستند ولی نسبت به حقی که باید ادا شود فاصله بسیار زیادی دارد.
مسئولیتهای اجتماعی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در استان خوزستان یک حق پایمال شده طی سالهای گذشته است که مردم و به ویژه ساکنان محیط پیرامونی صنعت، همچنان چشم انتظار تحقق آن هستند.
امروزه مسئولیتهای اجتماعی حائز جایگاهی مهم در ادبیات بنگاهداری است و رابطهای تنگاتنگ با توسعه پایدار یک منطقه دارد. شرکتهای صنعتی با ارائه این گزارشات، سه هدف کلی شامل حرکت طبق انتظارات جامعه، کاهش تبعات محیط زیستی و جلوگیری از آسیب اقتصادی شرکت را دنبال میکنند.
از ظرفیت صنعت به عنوان پارامتری اساسی در توسعه مناطق پیرامونی یاد میشود، ولی آیا به راستی در استان محروم خوزستان چنین است؟ یکی از مهم ترین مطالبات مردم استان خوزستان تحقق مسئولیتهای اجتماعی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی است که تاکنون نتیجه محسوسی نداشته است.
شاید طی سالهای گذشته اگرچه اقدامات ناچیزی در راستای کمک به مناطق پیرامونی صنعت در استان خوزستان صورت گرفته است، ولی نسبت به حقی که باید ادا شود فاصله بسیار زیادی دارد.
طبق برآورد ما در ماه های پایانی سال گذشته، استان خوزستان ۲۱ مجتمع پتروشیمی، ۱۰ مجتمع فولادی، ۳ کارخانه سیمان، ۹ مجموعه کشت و صنعت و میادین نفتی متعدد را در محدوده جغرافیای خود جای داده است، شرکتهایی که هر کدام غولهای صنعتی به حساب میآیند ، اما از پیرامون و محیط اطراف خویش غافل شده اند .
صنایعی که از خاک ، آب و هوای خوزستان منتفع میشوند و سهم مردمانی که تنها چند کیلومتر با این امپراطوریهای صنعتی فاصله دارند، انواع آلایندگی هاست.اگر در کوچه پس کوچههای بسیاری ازشهر های صنعتی این استان قدم بگذاری ؛ محال است متوجه این تضاد آشکار نشوید.سهم اهالی این دیار تا به حال این بوده که از پنجره خانه شان چراغهای روشن ثروتمندترین مناطق ویژه اقتصادی کشور را به نظاره بنشینند.
خوزستان حدود 40درصد منابع درآمدی بودجه عمومی دولت را تامین میکند و ظرفیتهای زیادی چون نفت، گاز، فولاد، بنادر، کشتیرانی، راهآهن و کشاورزی را در اختیار دارد. با وجود همه این موارد اما نرخ بیکاری خوزستان طی سال های اخیر، بالاتر از میانگین کشوری قرار گرفت و این استان از نظر زیرساختی دچار مشکلات بسیاری است.
شرکتهای بزرگ به جای آن که به دنبال توسعه اجتماعی جوامع محلی و شکل گیری شهرهای مدرن در اطراف خود باشند، کارکنان صنایع خود را از جوامع محلی جدا کرده اند و امکانات را در شهرکهای خود متمرکز کرده و به دور آن حصارکشیده اند؛ و این توسعه نامتوازن مخاطرات زیادی را برای مردم خوزستان به وجود آورده است.
خوزستان مهد تولید و انرژی و محل استقرار انواع صنایع است، نخستین استان در تامین منابع بودجهای کشور و دومین استان در تولید ناخالص ملی است.
اما در این قاب متضاد، طبق اعلام مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در خوزستان ۵ درصد بالاتر از میانگین کشوری است و علاوه بر بیکاری در سایر شاخص های توسعه یافتگی (نسبت به میانگین کشور) آمارها حاکی از آن است که ریل گذاری مطلوبی در مسیر توسعه انجام نگرفته است.
صادق خلیلیان در نشست شورای برنامهریزی خوزستان که ۴اسفندماه در اهواز برگزار شد، با بیان اینکه شرکتهایی که در خوزستان فعالیت میکنند باید کمک در توسعه اتان نفش داشته باشند و بخشی از پروژههای استان را تقویت کنند، اظهار کرد: ما به دنبال این مساله هستیم تا بدانیم مبالغی که از سوی این شرکتها پرداخت میشود به چه دستگاههایی است و سهم چه پروژههایی میشود،تاکنون چنین روالی وجود نداشته و مشخص نبوده است که این اقدامات برای چه پروژههایی و درچه بخشهایی هزینه میشود. با متمرکز شدن اقدامات و مسئولیتهای اجتماعی شرکتها، مسیر شفاف و رو به جلویی را برای توسعه استان از محل مسئولیتهای اجتماعی ایجاد خواهیم کرد.
همچنین در مصوبات سفرهای رئیسجمهوری به خوزستان، وزارت نفت متعهد شد 7هزار میلیارد تومان بهعنوان حق مسئولیت اجتماعی بهصورت 3ساله در اختیار استان قرار دهد. از این رقم 2هزار میلیارد تومان جاری شده و برای 5هزار میلیارد تومان باقیمانده هم در حال تهیه پروژه هستیم.
اما باید توجه داشت مسئولیت اجتماعی فقط مرتبط با نفت نیست و شرکتهای زیادی در خوزستان فعال هستند که آنها هم باید وظایف و مسئولیتهای اجتماعی خود را انجام دهند.
در حالیکه همه صنایع فعال در استان مدعی پرداخت سهم مسئولیت اجتماعی خود بودند و حتی گزارشهایی در اینباره منتشر کردند، یکی از مشکلات گذشته خوزستان که طی سالهای متمادی باب شد، این بود که هر دستگاهی اعتبار نیاز داشت از شرکتهای فعال در خوزستان اعتبار دریافت میکرد و طبیعتا ممکن بود طرحها در راستای اولویتهای استان نباشد یا نظارتی بر آنها صورت نگیرد، در نتیجه جز آلایندگی و هزاران آسیب بهداشتی و زیستمحیطی نفت و گاز و محرومیتهای مختلف نصیب مردم این استان نشود و اشتغال و منافع دیگر این صنایع برای دیگران باشد.
اکنون بیش از دوماه از انتقاد استاندار خوزستان گذشته است و حال سوال اینجاست از آن روزتا کنون این صنایع بزرگ در کدام موضوعات اجتماعی و بحرانهای استان نقشآفرینی کرده و اساساً آیا آنچه از استان نفع میبرند٬ به همان میزان به استان هم نفعی رسانده اند؟
هرچند از حال و روز خوزستان مشخص است که همچنان صنایع و شرکت های موجود دراستان علیرغم سهم بالا در درآمدهای اقتصاد کشور، نقش مسئولیتهای اجتماعی رها شده است و صرفا در حد کلمات و برگزاری همایشها و چندین بخش نامه اداری محدود شده است که اگر در غیر این صورت بود اکنون خوزستان حال و هوایی دیگر داشت.
باتوجه به ظرفیتها و قابلیتهای استان خوزستان که در هر نقطه آن معدنی از ثروت قرار گرفته است و لقب پایتخت انرژی و قطب اقتصادی کشور را یدک می کشد،استانی که از شمالیترین تا جنوبیترین نقطه میزبان صنایع عظیم نفت و گاز و پتروشیمی است و بخش قابلتوجهی از گاز کشور در این استان تولید میشود، بخش اعظم نفت کشور از اینجا صادر میشود و دارای بزرگترین مجتمعهای پتروشیمی است چرا سهم مردمانش همچنان از این صنایع، محرومیت،آلایندگی، بیکاری و نابودی محیط زیست است