افزایش سرمایه گذاری در زمینه ESG باید همراه با پاسخ گویی به یک سری از سوالات تعریف شود و همچنین برای سرمایه گذاران باید سیاست‌های ESG، ساختار گزارش‌دهی و نتایج حاصل از آن قابل تشخیص و آسان باشد.
با این حال، تأیید ادعاها در زمینه ESG و نیز کشف و تشخیص تقلب و جعل بالقوه ای که می تواند در این حوزه انجام شود، دشوار است. دنیای تجارت باید به سرعت به سمت ایجاد استانداردهایی واضح و ارائه شیوه‌های جهانی برای گزارش دهی در زمینه ESG ، جلب اعتماد و حکمرانی درست پیش رود و این روند را تضمین کند. پس با این اوصاف ما نمی توانیم این چالش را نادیده بگیریم.
تاریخ به ما نشان داده است که معمولاً مردم با اعداد و ارقام فریب نمی خورند و یا آن‌را دستکاری نمی کنند مگر اینکه دلایل قانع‌کننده‌ای برای این کار وجود داشته باشد و دلایل قانع‌کننده بسیاری برای اشتباه بیان کردن تلاش‌های ESG وجود دارد. میزان سرمایه‌گذاری در حوزه ESG بیش از 35 تریلیون دلار در دارایی‌های تحت مدیریت تخمین زده می‌شود و تا سال 2025 به بیش از 53 تریلیون دلار خواهد رسید. تقریباً از هر 10 نفر نسل جوان و هزاره، 9 نفر تمایل دارند تا سرمایه خود را در حوزه پایداری سرمایه کذاری کنند. در سال 2020 بانک گلدمن ساکس متعهد به پذیرش عمومی شرکت‌هایی شد که ازهیات مدیره‌های متنوع برخوردارند، در حالی که NASDAQ شرکت‌های عضو را ملزم می‌کرد که حداقل دو مدیر از گروه‌هایی که نمایندگی کمتری دارند، داشته باشند. مؤسسه هاروارد، دانشگاه کالیفرنیا و کرنل، شرکت های با سوخت فسیلی را کنار می گذارند، در حالی که استنفورد در سال 2014 زغال سنگ را کلا از مجموعه خود حذف کرد.
تنظیم کننده ها به وضوح پتانسیل تقلب را تشخیص می دهند. کمیسیون امنیت و تبادل (SEC) برای کمک به شناسایی تخلفات و تجزیه و تحلیل داده‌ها و همچنین برای شناسایی تخلفات احتمالی، یک گروه ویژه آب و هوایی و یک گروه مختص ESG ایجاد کرده است. همچنین وب سایتی برای دریافت نکات ،ارجاعات، و شکایات افشاگران مربوط بهESG، نیز تشکیل شده است .
بعلاوه، بخش امور بررسی هایSEC در ماه آوریل مشاهدات مربوط به عیوب ESG و ضعف های کنترل داخلی، به علاوه موارد مربوط به مشاوران سرمایه گذاری و صندوق هایی که ادعاهای ESG را مطرح می کنند، را به تفصیل شرح داده است.
عناصر موجود در ESG برای دهه‌ها بخشی از اقدامات شرکتی محسوب می شدند و رویدادهای متنوع و برجسته ای از وعده‌های محقق نشده آن وجود داشته است. به عنوان مثال، رسوایی موتور دیزل فولکس واگن، به عنوان یکی از قابل توجه ترین حوادث کلاهبرداری در تاریخ تجارت باقی مانده است و یا در مثالی دیگر، یک طرح عظیم شرکت پونزی مبتنی بر این ادعای فریبکارانه بود که بیوچارها ( biochar) (ضایعات ناشی از لاستیک‌ها و زباله‌های خانگی) منبع انرژی سبز آینده خواهند بود. و همچنین کلاهبرداری گسترده اعتبار کربنی که روی مردم در بریتانیا امتحان شد،در نهایت منجر به دستگیری و استرداد عاملان این جرم شد.
این حوادث علیرغم پرمخاطب بودن، مایوس کننده نیز هستند و نشان می دهند که ESG در حال تبدیل شدن به یک مساله کلیدی در شرکت ها است و البته یک حقیقت ساده را آشکار می کنند و آن اینکه وقتی خطر زیاد باشد، مردم حاضرند به خاطرش دروغ بگویند و ESG نیز از این قاعده مستثنی نیست.
چگونه از تقلب در این حوزه جلوگیری کنیم
تقلب در ESG علیرغم اینکه امری وسوسه برانگیز است اما امری قابل اجتناب است. نکته کلیدی حفظ محدودیت ها و پرسیدن سوالات سخت و همچنین سرمایه گذاری دربحث تهیه گزارش، کنترل ها و ایجاد رویکردهای بهتر است .انجام چنین وظایفی ممکن است حتی یک عامل بازدارنده و قوی تر از اقدامات قانونی و دعاوی قضایی باشد.
در عین حال، ما نیازداریم تا اطلاعات مالی، چارچوب‌های تعریف شده استاندارد و تعاریف درستی از گزارش‌دهی صحیح برای موضوعاتی مانند تاثیرات آب و هوایی، حقوق بشر و نابرابری درآمدی داشته باشیم. برای شرکت‌هایی که منحصرا روی افزایش ارزش سهام سهامداران متمرکز هستند، معیارهای تعریف شده درگزارش ESG واقعا یک چالش تلقی می شود.
اینکه SEC، و هیئت‌های استاندارد حسابداری و سایرین تمرکز خود را بر ارزیابی اهمیت و افشای مفاهیم استاندارد شده متمرکز می کنند،از اهمیت ویژه ای برخوردار است البته شرکت ها نیزدر این مورد نقش به سزایی دارند و باید یک فرآیند ثابت را برای تعیین اهمیت و اصلاح در صورت لزوم اعمال کنند.
ایجاد فرهنگ ESG در شرکت ها و سازمانها
رهبران باید چند سوال کلیدی را از خود بپرسند:
- آیا افشای ESG شرکت من به همان سختی افشای مالی است؟
- اظهارات مدیریتی ما در مورد ESG چیست و آیا کنترلی برای اظهارنظرهای صادقانه وجود دارد؟
- برنامه ما برای افشا و اصلاح مشکلات گزارش ESG چیست؟
ESG را فقط نمی توان به یک بخش یا فقط به زنجیره گزارش دهی واگذار کرد بلکه باید برای تمام بخش‌های کسب‌وکار، جهت ایجاد نتایج بهتر و ایجاد کنترل رویه های بیشتر و همچنین نظم و انضباط بین سازمانی و مرکزی، به فرهنگ بدل شود.
اگر ESG را با توجه به اهمیت آن مشابه گزارشگری مالی در نظر بگیریم، طبیعتا نتایجی بادقت بیشتر حاصل خواهد شد.
کارشناسان پیشگیری از تقلب در حوزه ESG مطمئنا می توانند به افشاگری با دقت بیشتری کمک کنند. ما همچنین باید اکوسیستمی متشکل از دپارتمان‌های دانشگاهی، آموزش میان دوره‌ای، گواهینامه‌ها و استانداردهای حرفه‌ای و مستمر و مطالعات موردی که برداشت های آینده را شکل خواهند داد، بسازیم.
در واقع این مسائل هرگز به خوبی حل نمی شود ،درست مانند استانداردهای موجود در حسابداری، اهداف ESG نیز باید تکامل بیابند و شرکت ها ایده های جدیدی را در مورد ارزش گذاری و عملکرد به بوته آزمایش بسپارند.
این فرآیند امری قابل مدیریت، انجام شدنی و مهمتر از همه بسیار ضروری است ،چون امروزه مردم به ESG بسیار اهمیت می دهند. آنها به دنبال نتیجه هستند و بر اساس این نتایج است که تصمیم می گیرند در کجا سرمایه گذاری کنند، کجا کار کنند و چه چیزی بخرند. واقعا ESG ارزش سرمایه گذاری را دارد و قابل اعتماد ساختن آن برای کسب موفقیت های کلان یک شرکت ضروری است.
