احمد عطار، مهندسان كارآفرين

احمد عطار مدیرعامل شرکت ناموران

نگاهي به 4 دهه فعاليت احمد عطار و شركت ناموران

ايران سال هاست كه با تحريم هاي سخت خارجي دست و پنجه نرم مي كند و در طول اين دوران كم تر شركت خارجي حاضر شده است در حوزه انتقال تكنولو‍ژي و ارائه خدمات فني و مهندسي روز با كشورمان همكاري داشته باشد و در پروژه هاي حياتي و اصلي حضور پيدا كند. از همين رو اين شركت هاي خدمات فني و مهندسي و متخصصان و مهندسان كارآزموده ايراني بوده اند كه در همه اين سال ها پرو‍ژه هاي زيربنايي و توسعه اي كشور را پيش برده اند. شركت هايي مانند ناموران كه با حدود 4 دهه سابقه و حضور مهندساني مانند احمد عطار توانسته اند در حوزه هاي نفت، گاز، پتروشيمي، ساخت و طراحي پروژه هاي زير بنايي، پيشرفت هاي بسياري را رقم بزنند.

احمد عطار متولد اواخر دهه 20 در مشهد است. او در سال 1345 دیپلم خود را شهر زادگاهش گرفت و برای ادامه تحصیل و شرکت در کنکور به تهران آمد. آن زمان تازه دانشگاه صنعتی شریف راه اندازی شده شده بود و او باتوجه به تعریف هایی که از این دانشگاه شنیده بود، علاقه بسیاری داشت تا در این دانشگاه پذیرفته شود برای همین کلاس کنکور می رفت و جالب اینکه در کلاس 50 نفره آن ها تنها او توانست پذیرش دانشگاه را بگیرد. او در کنکور توانست پذیرش سه دانشگاه اصلی و برتر کشور یعنی دانشگاه صنعتی شریف (آریا مهر)، پلی تکنیک ( امیرکبیر کنونی) و دانشکده فنی دانشگاه تهران را دریافت کند اما علاقه اش به حضور در دانشگاه جدید ( دانشگاه شریف) باعث شد که در نهایت دانشگاه شریف را انتخاب کند.

اما در چه رشته ای؟ خود او در گفت و گویی که سایت كارآفريني دانشگاه شریف با او انجام داده است در این باره می گوید:« آن زمان، انتخاب رشته خیلی عجیب بود! این طور بود که با ما مصاحبه می کردند و بعد می‌گفتند چه رشته ‌ای می‌خواهی بخوانی؟ ما می‌گفتیم فلان رشته. می‌گفتند نه! تو برو این رشته را بخوان! این مصاحبه ها توسط دکتر مجتهدی ( رئیس دانشگاه شریف) عمده انجام می شد و گروه های 5 نفری جهت مصاحبه دعوت می شدند. گروه 5 نفری که من هم عضو آن بودم نفر اول رفت گفت: می‌خواهی چه بخوانی؟ گفت: برق! گفت: نه! تو برو متالورژی. نفر دو گفت: برق! گفت: نه مثلاً شیمی. به من که رسید من گفتم اگر بگویم: مکانیک یک چیز دیگر می‌گوید، چون دوست داشتم مکانیک بخوانم! گفتم: برق! گفت: برو اسمت را بنویس! من گفتم: مکانیک دوست دارم! گفت: برو، بعداً تغییر رشته بده! فهمیدم که با توجه به نمراتی که از فیزیک، ریاضی و… گرفته‌ایم یک تخمینی می‌زنند و پیشنهاد می‌دهند. در نتیجه این‌طوری من رشته برق را انتخاب کردم و بعد از آن به رشته برق و الکترونیک خیلی علاقه‌مند شدم. البته دوسال اول تحصیل به صورت مدرسه بود. ما همیشه امتحان داشتیم: یک هفته شیمی، یک هفته فیزیک و یک هفته ریاضیات. در دوره اول حدود 480 نفر بودیم. طبیعتاً دانشجویان همه رشته ‌ها با هم دوست بودند و کلاس ها عمدتاً مشترک بود و به ترتیب حروف الفبا بود. رشته برق با مکانیک درس های مشترک زیادی داشتند. در نتیجه این 480 نفر همه با هم دوست بودند و تا الآن هستند.»

احمد اعطار تیرماه سال 1349 و همزمان با سال های توسعه صنعتی و راه اندازی کارخانه های جدید و ورود صنایع نوین به کشور فارغ التحصیل شد و برای رفتن به سربازی اقدام کرد. آن زمان کارخانه ذوب آهن اصفهان که تازه با همکاری روس ها تاسیس شده بود از بین فارغ التحصیلان نخبه کشور سرباز جذب می کرد و اینگونه شد که احمد عطار و بسیاری از فارغ التحصیلان هم دوره او برای گذراندن دوران سربازی به این کارخانه رفتند. احد عطار در بخش طراحی کارخانه ذوب آهن حضور داشت و تلاش می کرد که از مهندسان روسی که در مجموعه حضور داشتند و همچنین افرادی که قبلا از روس ها آموزش دیده بودند، کارهای جدیدی یاد بگیرد.

او با پایان سربازی قصد گرفتن پذیرش تحصیلی از دانشگاه های خارج از کشور را داشت اما به دلیل از دست دادن زمان ارسال مدارک به دانشگاه های خارجی 9 ماهی را در شرکت مهندس مشاور جون در زمینه نفت و گاز کار کرد و بعد با گرفتن پذیرش از دانشگاه کالج سلطنتی لندن به انگلستان رفت و بعد از گرفتن فوق لیسانس به ایران برگشت و به صورت جدی وارد بازار کار شد. « حدود یک سال و نیم در شرکت کرست ایران به عنوان کارشناس ابزاردقیق کار کردم. بعد از آن در سال 1354 به شرکت باتلر کالورن ایران که شرکت مشاور ایرانی، آمریکایی بود پیوستم این شرکت نیز مهندس مشاور در زمینه نفت و گاز بود. بعد از انقلاب تعدادی از کارشناسان باتلرکالورن از جمله من شرکت BCI را در سال 1358 تشکیل دادیم پس از مدتی به نام نفیران و سپس به شرکت ناموران تغییر نام داد.»

جالب است که ریشه شرکت هایی مانند ناموران با تحریم ها و خروج شرکت های خارجی گره خورده است و همچنان نیز فعالیت آن ها با گذشت 4 دهه سخت و پر تلاش روی همین محور می گذرد. در واقع شرکت های فنی و مهندسی مانند ناموران از سوی مهندسان کارکشته ای راه اندازی شدند تا خلاء نیازهای فنی و مهندسی کشور را پر کنند. افرادی که به جای مهاجرت از کشور تصمیم گرفتند با وجود سال های جنگ، تحریم های خارجی و داخلی، بی توجهی ها، سوء مدیریت ها و.. در کشور بمانند و مسیر توسعه صنایع کشور را هموار کنند. احمد عطار در گفت و گویی با سایت دانشگاه شریف گفته است:« شرکت ناموران در دوران جنگ فعال بود؛ مخصوصاً در پروژه مناطق نفت خیز اتفاقات خاصی در آن زمان می‌افتاد، از جمله یکی از موارد، زمانی بود که خارک را بمباران کردند. آن موقع ما باید فکر می‌کردیم که چه جوری صادرات نفت ادامه پیدا کند؟ چند تا پروژه کار کردیم: پروژه‌ای به نام محرم تعریف ‌شده بود و در نتیجه در آن سال ها ما روی پروژه خطوط لوله کارهای زیادی انجام دادیم.»

البته در این بین خروج شرکت های خارجی از ایران هم فرصت های طلایی برای شرکت هایی مانند ناموران در دهه 60 ایجاد کرد و به کسب تجربه های کم نظیر از سوی این شرکت ها و حضور در پروژه هایی که جهانی محسوب و در کشور رها شده بودند، منجر شد. خود مهندس عطار در این باره و پروژه هایی که شرکت ناموران در آن سال های انجام داده است، گفته:« با رفتن خارجی ها اکثر پروژه ها نیمه کاره رها شده بودند، و فرصتی برای شرکت‌های شبیه ما به وجود آمد که بتوانیم جهت تکمیل کارهای باقیمانده اقدام کنیم البته کارفرماها هم ریسک می کردند، تا آن زمان شرکت ناموران عمدتا در صنعت نفت و گاز کار می کرد از سال 63 به پروژه های معدنی وارد شدیم. پروژه گل گهر سیرجان که تا آن موقع توسط یک شرکت سوئدی به نام گرندگز پیشرفته بود، نیمه کاره رها شده بود و شرکت ناموران در پروژه گل گهر به عنوان طراح و MC کار کرد و موفق هم بودیم. با وجود آنکه تا آن موقع در زمینه سنگ آهن ما هیچ تجربه‌ای نداشتیم.»

همچنین این شرکت در سال 1365 پروژه سازه آشیانه های تعمیرات هواپیما را برای اولین بار در داخل کشور، طراحی کرد. آشیانه ای که همزمان می تواند 4 هواپیما جمبوجت را جهت تعمیر پذیرا باشد. علاوه بر این در طول این سال ها شرکت ناموران توانسته است پروژه های بسیاری را در حوزه های پالایشگاهی و پتروشیمی انجام دهد که از آن جمله می توان به افزایش ظرفیت پالایشگاه های اصفهان، لاوان و آبادان و همچنین اعلام آمادگی جهت طراحی پایه واحد الفین به شرکت صنایع پتروشیمی اشاره کرد. ساخت سکوی دریایی ابوذر و کارخانه آلومینیوم جاجرم هم از دیگر پروژه های این شرکت بوده است.

احمد اعطار به عنوان رئیس هیات مدیره یکی از شرکت های مهم فنی مهندسی کشور معتقد است شرکت های ایرانی حوزه فنی و مهندسی برای توسعه و پیشرفت و رسیدن به جایگاه جهانی باید روی بخش تحقیق و توسعه خود کار کنند و در این زمینه نیاز به حمایت های دولتی دارند. « برای کارهای جدید شرکت ها باید یک بخش R&D داشته باشند. این بخش یعنی هزینه و در همه دنیا دولت ها هستند که کمک می کنند. متأسفانه در اینجا این کمک ها وجود ندارد. فرض کنید ما برای اولین بار که آن آشیانه را طراحی کردیم، خوب این کار R&D است که عملاً در آن زمان انجام دادیم. همچنین وقتی برای اولین بار یک سکوی دریایی یا پایه یک پالایشگاه را طراحی کردیم این ها همه کار R&D بود. اما متأسفانه پشتیبانی کافی وجود ندارد؛ باید مدیران فضایی را ایجاد کنند که شرکت‌هایی مثل ما رشد کنند.»

او معتقد است مدیران برای پیشرفت مجموعه های خود باید ریسک کنند. خود مدیران همیشه باید درگیر کار باشند و نه اینکه کنار بایستند و دیگران حرکت کنند. همچنین باید خیلی راحت و رک با شند؛ وقتی مشکلاتی وجود دارد (مالی یا هر چیز دیگر) آن را مطرح و با دیگران همفکری کنند.همچنین باید همیشه تلاش کنید تا شرکتی خوشنام داشته باشید.

مهندس احمد عطار روی کار گروهی هم تاکید دارد:« در همه جای دنیا به جای این که بیایند جبر و مثلثات درس بدهند، کار گروهی یاد می ‌دهند. از دبستان شروع می‌کنند به آموزش دادن که با تیم کار کنند. ما افراد خارق‌العاده‌ نمی‌خواهیم. یک سری آدم معمولی و اجتماعی می‌خواهم! در ایران که نگاه کنیم، همیشه سعی می‌کنیم که «قهرمان» درست کنیم و به نظر من اینجا اختلاف به ‌وجود می‌آید و در نتیجه نمی‌توانیم «تیمی» کار کنیم. فکر کنم که باید این کار از دبستان و قبل از دانشگاه شروع شود. ما حتی در دانشگاه نیامده ایم پروژه ای تعریف کنیم که 20 نفر با هم کار کنند. ما همیشه حداکثر 2 نفری کار کرده ایم. دانشجویان ما از نظر دانش فنی، چیزی کم ندارند اما کار گروهی بلد نیستند. چیزی که من دوران دانشجویی در انگلستان دیدم این بود که جمع باید با هم جلو برود، نه این که «من» 100 باشم، او 10 باشد؛ بلکه بهتر است همه با هم 50 یا 60 باشیم.»

رئيس هيات مديره شركت فني و مهندسي ناموران معتقد است كه براي توسعه كشور بايد مسئولان انگیزه «ملی» به وجود آورند و فضايي براي كار و كارآفريني ايجاد شود. « وقتی انگیزه ملی باشد، دیگر مهم نیست بخش دولتی یا خصوصی كاري را انجام مي دهد، انگیزه ما را جلو می‌برد. درحال حاضر ما به عنوان کارآفرین تلقی می‌شویم ولی روز اولی که شروع کردیم اصلاً نمی‌دانستیم که کارآفرینی چیست؟ فکر می‌کنم این فرهنگ هنوز برای همه ما جا نیفتاده است که کارآفرینی یعنی چه؟ کارآفرین باید یک سری مشخصه‌هایی داشته باشد؛ یکی این که «گذشت» داشته باشد. به نظر من اگر گذشت نداشته باشی، کارآفرینی به وجود نمی‌آید. باید «حس همکاری» داشته باشی که اگر «تیم» نباشد کار انجام نمی‌شود و اگر نیت و حس کار جمعی نداشته باشی و آن گذشتی که گفتم نباشد و یک مسئله دیگر که خیلی مهم است و اگر نباشد حتماً دچار مشکل می‌شویم این است که گروهی که با هم کار می‌کنند قبول داشته باشند چه مثبت و چه منفی «کار جمع بوده است» نه این که اگر مثبت بود فقط من بودم و اگر نبود نه! بیشتر کسانی که از هم جدا شده‌اند سر همین مسئله است که برای کل بوده و با هم جلو رفته‌اند. در نتیجه اگر این دیدگاه ها باشد «کار» به طور خودکار به ‌وجود می‌آید. ما باید قبول داشته باشیم که به عنوان کارآفرین یک عده‌ای را برای کمک بیاوریم و از اول طی بکنیم.»

نویسنده: ولی خلیلی

پایگاه مسئولیت اجتماعی شرکتها

مطلب قبلیسید رضا مقیمی اصل،آدمی فنی بازنشسته نمی شود
مطلب بعدیفریدون کورنگی ،کسب و کار موسسه خیریه نیست؛ باید اقتصادی باشد
وب سایت csrir مجله آنلاین مسئولیت اجتماعی شرکتها است برای انتشار محتوای مرتبط با مسئولیت ها و وظایف شرکتها در ارتباط با رعایت اخلاق کسب و کار، توجه به کارکنان و مشتریان، رعایت مسائل زیست محیطی، و وظایف آنها در ارتباط با اجتماع. *استفاده از مطالب وب‌سایت با ذکر منبع و لینک مستقیم به مقاله وب‌سایت، مجاز است.

نظر دهید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید