نگاهی به زندگی فریدون کورنگی که بعد از 56 سال زندگی در آمریکا به ایران آمد و یک شتاب دهنده راه اندازی کرد
کورنگی 15 ساله بود که از ایران به آمریکا رفت و سال 1391 بعد از 56 سال با فوت مادرش به ایران بازگشت تا پدرش را راضی کند به همراه او به آمریکا برود و اینجا تنها نباشد ولی همه چیز برعکس شد و خودش در ایران ماند و پایه گذار یک شتاب دهنده شد.
« آیا ایدهای که دارید خواب را از شما ربوده یا نه! اگر خواب را از شما ربوده، عالی است، اگر نه فایدهای ندارد. من که سنی ازم گذشته و در آمریکا فعال بودهام، ۲ هفته مرخصی پشت سر هم را به یاد ندارم. به یاد ندارم هفتهای کمتر از ۷۰ ساعت کار را!» فریدون کورنگی یکی از ایرانیان موفق حوزه استارت آپ و سرمایه گذاری جسورانه بعد از سال ها تلاش در ایران فضا مدتی است در ایران هم اولین مرکز رشد فناوری خصوصی به نام MAPS (مپس) را در خانه قدیمی پدری اش تاسیس کرده است. کسی که کار و شغل اصلی اش راه اندازی و جان دادن به شرکت هاست و تاکنون بیش از 7 شرکت را در کشورهای آمریکا، دانمارک، آلمان، امارات و… از پایه راه اندازی و به مجموعه های بزرگ و موفق بدل کرده است.
کورنگی متولد 1335 است. او 15 ساله بود که از ایران به آمریکا رفت و سال 1391 بعد از 56 سال با فوت مادرش به ایران بازگشت تا پدرش را راضی کند به همراه او به آمریکا برود و اینجا تنها نباشد ولی همه چیز برعکس شد و فریدون کورنگی در ایران ماند. او در آمریکا اقتصاد خوانده و همزمان با تحصیل کار را شروع کرده است. خودش در یکی از برنامه های استارت آپ ویکند قصه ورودش به بازار کار را اینگونه تعریف می کند:« اولین کارم را سال سوم دانشگاه بودم که شروع کردم؛ در یک رستوارن مشغول شدم و مدتی هم در کارهای ساختمانی فعالیت می کردم تا اینکه در سال 1988 (1367) به صورت کاملا تصادفی وارد کار فناوری شدم.
یکی از دوستانم از من خواست تا به نیویورک بروم و از شرکتی بازدید کنم که یکی از بنیانگذارانش استاد ایرانی دانشگاه این شهر بود؛ وقتی رفتم آن جا، آقای دکتر وزیری توضیح دادن که شرکتشان سوییچ طراحی می کنند و جالب این است که من حتی نمی دانستم که سوییچ چیست و پرسیدم که این چی هست( با لبخند) ؟ اما خب در نهایت همین بازدید به جایی ختم شد که سه ماه بعد من در این شرکت سرمایه گذاری کردم و مدیرعامل آن شدم. شرکت ما آن زمان تازه کار خودش را شروع کرده بود و مجموعه کوچکی بود ولی با سرعت بسیار زیادی رشد کرد و در نهایت 4 سال بعد ما به نقطه ای رسیدیم که یکی از بزرگترین شرکت های حوزه مخابرات در آمریکا مجموعه ما را خریداری کرد. محصول شرکت ما (دیجیتالتکنیکز) سوئیچ دیجیتال تلکام بود و در واقع داستان ورود من به حوزه فناوری از آنجا شروع شد.
از سال 1988 تا 2007 کورنگی 7 استارت آپ راه اندازی کرده و به گفته خود توانسته 110 ملیون دلار از سرمایه گذاران مختلف برای شرکت هایی که پایه گذاری کرده سرمایه جذب کند و در طول این سال ها با 1300 مهندس همکاری داشته باشد.
4 سال کار در یک شرکت استارت آپی و حوزه فناوری آن هم از شرایط هسته ای و ابتدایی تا روزهای بزرگ شدن و اوج درس های مهمی برای کورنگی داشت که شاید مهم ترین آن رسیدن به این نقطه بود که اگر می خواهد در حوزه فناوری کار کند باید دانش آن را به دست بیاورد.« در طول آن 4 سال متوجه شدم که از مهندسی و زبان آن هیچی نمی دانم و از حرف هایی که مهندس های می زنند هیچی نمی فهمم و لازم است برای ادامه کار دانش لازم را کسب کنم و همین شد که به دانشگاه برگشتم و رشته مهندس و مدیریت فناوری خواندم. به نظر خودم این سفری که برای ادامه تحصیل شروع کردم، سفر جالبی برایم بود؛ به نظرم مهندس ها یک خصوصیات فکری جالبی دارند اینکه به حل مسئله خیلی علاقه مند هستند و دائم به دنبال این هستند که مسئله ای را شناسایی و حل کنند و من در این موضوع همیشه ضعیف و کنجکاو بودم که بدونم چطوری این کار را می کنند. به اعتقاد من استارت آپ ها در واقع مسئله ای را شناسایی و بعد برای حل آن تلاش می کنند؛ مسئله ای که هر چقدر بزرگتر باشد و راه حل آن نتیجه بهتری داشته باشد؛ استارت آپ موفق تری شکل خواهد گرفت.»
از سال 1988 تا 2007 کورنگی 7 استارت آپ راه اندازی کرده و به گفته خود توانسته 110 ملیون دلار از سرمایه گذاران مختلف برای شرکت هایی که پایه گذاری کرده سرمایه جذب کند و در طول این سال ها با 1300 مهندس همکاری داشته باشد. او در گفت و گو با نشریه شنبه گفته است:« من بیشتر این دید را دارم که یک کسبوکار اقتصادی داشته باشم، چراکه اگر این دید را نداشته باشید،
مسلما کسبوکارتان پایدار نخواهد ماند؛ یعنی مپس یک کار عامالمنفعه و خیریه نیست. انتظار ما این است که بازدهی فوقالعاده اقتصادی و سودآوری داشته باشد تا بتوانیم با آن، ثروت بهوجود بیاوریم و آن ثروت اجازه بدهد که مپس را توسعه بدهیم. پس این کار کاملا اقتصادی است، ولی شما میتوانید به کار اقتصادی با دو رویکرد مختلف نگاه کنید. یکی اینکه شما بهدنبال این هستید که خدمات، سیستمها و یا قابلیتهایی را بهوجود بیاورید که در کوتاهمدت جوابگو باشند و بهتاثیرشان در طولانیمدت توجه ندارید. رویکرد دوم این است که با دید طولانیمدت به یک تصمیم نگاه میکنید و بر آن مبنا تصمیم میگیرید.
من با رویکرد کوتاهمدت مشکل دارم بهخاطر اینکه حبابسازی میکند، رفتارهای بازاریابی ما را بر مبنای بهوجود آوردن ارزش تنظیم نمیکند بلکه برمبنای حبابی که امروز جذاب است و از آن پول درمیآوریم بنا میکند. ولی اگر نگاهتان طولانیمدت باشد به خودتان در هر محیطی که باشید میگویید من میخواهم بخشی از عوامل زیستبوم آن محیط شوم. وقتی هم شما از عاملهای یک زیستبوم شدید، اولین مسئولیتتان این است که به آن صدمهای نزنید. دوم اینکه بتوانید از آن بهرهوری یا بهرهبرداری کنید آنهم با نگاه توسعهای نه با نگاه تخلیهای.»
کورنگی صحنه فعالیت استارت آپ ها و زیست بوم آن را صحنه مسابقه می داند و در مصاحبه ای گفته است:« وقتی هدف شما المپیک است باید با شرایط المپیک گام بردارید. زمان تنها منبع اصلی در دست یک کارآفرین است.»
به اعتقاد فریدون کورنگی شکست جزویی از کار است و خودش می گوید که در تجربه راه اندازی و پایه گذاری کسب و کار « 3 بار با شکست فاحش» رو به رو شده است. خود او می گوید:« من بیشتر از ۲۷ سال شرکتهای نوآور و فناور ساختم و آنها را رساندم بهمرحله موفقیت یا شکست. تمام فازهای این مسیر را تجربه کردهام نه اینکه بخواهم راجع به آن بخوانم. من نرفتم کتابهای آقای ایکس در سیلیکونولی را بخوانم و بگویم من میآیم همین مدل را در شرکت خودم یا در ساختار و سازمان خودم پیاده میکنم. من قبول ندارم که شما میتوانید از روی کتاب الگو بسازید. میتوانید از روی کتاب یاد بگیرید که چگونه کموکاستیها را برطرف کنید ولی نمیتوانید با کتاب چیزی بسازید. این تفاوت عمده کاری است که ما در مپس میکنیم با کاری که در زیستبوم استارتآپی در حال انجام است.
وقتی مثلا شما میآیید بهمن میگویید که میخواهم مدل وایکامبینیتور را در ایران پیاده کنم، اگر کسی که در وایکامبینیتور این کار را کرده بیاورید اینجا و او این کار را شروع کند، من فکر میکنم خیلی موثر خواهد بود ولی اگر رفتید در مورد این مدل مطالعه کردید و گفتید خودتان آن را پیاده میکنید، بهنظر من در طولانیمدت به این مسیر صدمهخواهید زد. بهخاطر اینکه شما ۵۰ سال سابقه درهسیلیکون را نادیده گرفتهاید و وقتی آن سابقه را نمیبینید، عکسالعمل یا نتیجه رفتاری که بر آن مبنا بهوجود میآورید را هم نمیتوانید پیشبینی کنید.
ما آن زیرساختها را در ایران نداریم، اما تمرکز میکنیم روی آن نتیجه نهایی که آنجا به ما نشان داده شده و این تمرکز آسیب خواهد زد. صدمهاش بهخاطر چیست؟ بهخاطر اینکه ما در سال، ۲۵۰هزار مهندس در رشتههای مختلف تربیت میکنیم، چطوری بدون آن زیرساخت میخواهیم اینها را هدایت کنیم بهسوی مولدبودن؟ آن مهندس مجبور است که بیاید و نگاه کند و بگوید خب امکان اینکه من در خدمات درآمدزایی کنم بیشتر است، حالا ممکن است شانس بزند و ثروت هم بهوجود بیاورد!»
شرکت مپس در طول سال های گذشته تلاش کرده است در فضا و زیست بوم استارت آپی ایران نوآورانه قدم بردارد و حامی راه اندازی اولین ها باشد و از همین رو در این مجموعه تاکنون اولین نرمافزار انبارسازی و پردازش دادههای کلان در ایران (شرکت میراث)، اولین شرکت خدمات سلامت الکترونیک در ایران (شفاجو)، اولین سایت جمعسپاری (کراودفاندینگ) در ایران، اولین شرکتی که بر آموزش از طریق واقعیت افزوده و واقعیت مجازی تمرکز دارد (اوستا) و… پا گرفته اند.
در این مجموعه روش کار به این شکل است که ایده های طرح شده با مشاوران مپس که بخش مهمی از آن ها در ایران نیستند از طریق ایمیل و اسکایپ مطرح و مورد بررسی و نقد قرار می گیرد و سپس اگر ایده ای نهایی شود برای اجرای آن از طریق استادان دانشگاه ها و دانشگاه ها اقدام می شود؛ البته باتوجه به اعتباری که مپس در فضای استارت آپی کشور به دست آورده بسیاری از جوانان فارغ التحصیل دانشگاه که جویای کار هستند هم به این مجموعه مراجعه می کنند. فریدون کورنگی در مصاحبه با هفته نامه شنبه گفته است:«یک تیم بینالمللی که در مجموع بیشتر از ۱۲۰ سال تجربه در تولید فناوری دارند، شرکای من هستند، من ۲۸ منتور بینالمللی دارم که حداقل نزدیک به یکمیلیارد دلار ثروت بهوجود آوردهاند.»
اما فرمول شرکت مپس برای سهامداری و سرمایه گذاری در پروژه های استارت آپی به چه شکل است؟ مدل این شرکت عجیب است زیرا روز اول صددرصد سهام شرکت مال مپس است. در پایان سال اول، یک سوم از میزانی که موافقت شده به تیم واگذار میشود. میزانی که موافقت میشود ۶۰ به ۴۰ است؛ یعنی همیشه ۶۰ درصد شرکت مال مپس است و ۴۰ درصد برای بنیانگذاران و تیمهای بعدیشان؛ با یک شرط که در راند اول سرمایهگذاری سهام آنها تقلیل پیدا نمیکند، بلکه سهام مپس کم میشود.
در واقع آن ها سهام ممتاز دارند و پس از مدتی سهام اکثریت را می توانند داشته باشند. مجموعه مپس تاکنون بیش از 8 استارت آپ را در کشور راه اندازی کرده که 6 پروژه پیش رفته و 2 کار هم متوقف شده است. در روش عملکرد این مجموعه فرآیند 18 ماهه برای پیشرفت و توسعه استارت آپ ها وجود دارد که اگر به نتیجه ای نرسد، کار متوقف می شود. « وقتی که میگویید شکست خوردهاید، تازه باید ببینید با این جوانهای شکستخورده چهکار باید بکنید! هراسی که من داشتم در مورد موج و حباب شتابدهندهها در ایران به خاطر همین بود که جوانی که میآید و شروع میکند، وقتی که موفق نشد با او میخواهند چه کار کنند؟ چون در زیستبومهایی مثل سیلیکونولی یا برلین و لندن، اینها بهسرعت جذب میشوند. در ایران این اتفاق نمیافتد، پس باید چهکار کنیم؟ ما سعی کردیم تمام نیروهایی را که در شرکتها فعال بودند، در پروژههای دیگر جذب کنیم. یا در خود مپس یا خارج از مپس معرفی کردیم به دوستانمان. بهخاطر اینکه این زیستبوم خیلی نسبت بهمنفیگویی درباره شکست حساس است. ما باید بخواهیم که این بچهها، جوانهای ما، مهندسان ما، متخصصان ما، ارزشآفرینهای ما برسند به نقطهای که بگویند من وارد این اکوسیستم میشوم و ممکن است موفق بشوم یا ممکن است موفق نشوم. ولی تعریف موفقیت را باید مشخص کنیم. تعریف موفقیت خیلی مسئله مهمیاست که ما در ایران این تعریف را با پول میسنجیم و بهنظر من اشتباه است!»
کورنگی صحنه فعالیت استارت آپ ها و زیست بوم آن را صحنه مسابقه می داند و در مصاحبه ای گفته است:« وقتی هدف شما المپیک است باید با شرایط المپیک گام بردارید. زمان تنها منبع اصلی در دست یک کارآفرین است. با این که چقدر این شرایط درست است کاری ندارم اما شرط سرمایهگذاری من این است که این شرایط را تحمل کنند. ۱۸ ماه بدون مرخصی، یک هفته تعطیلی در سال و ۶ روز در هفته کار مداوم. آنها یک سوم حقوقی را میگیرند که بیرون از اینجا میتوانند دریافت کنند. اگر این را نپذیرند اصلا ایرادی ندارد آنها جای دیگر هم میتوانند موفق شوند. این موضوع تنبلی بوجود میآورد و باعث کاهش کارایی میشود. اگر بتوانم با این مشکل در یک قرارداد بسیار کوچک مقابله کنم چه اشکالی دارد. ما به دنبال افراد مشتاق و سختکوش هستیم.»
نویسنده: ولی خلیلی