پایداری فقط یک گرایش آنی و زودگذر نیست بلکه واقعیتی است که بر هر مدل کسب و کاری و در هر شرکت مسئولی تاثیر می گذارد. محیط زیست، اجتماع و حاکمیت ESG دیگر تنها در انحصار روابط عمومی، بخش حقوقی یا بخش حاکمیت نیست، بلکه اولویت اصلی مدیریت، از جمله مدیر ارشد مالی است و البته بخش مهمی از استراتژی تجاری است. شرکت هایی که مفهوم ESG را پذیرفته و اجرا می کنند، هزینه های تامین مالی کمتری را متحمل می شوند و بنابراین از سطح رقابتی بالاتری در روند کسب و کار خود برخوردارند.
سرمایهگذاران بهویژه نسلهای جوانتر،در چند سال گذشته نشان داده اند که پولشان را جایی سرمایه گذاری می کنند که ارزش هایشان در آنجا معنا پیدا می کند. طبق آخرین گزارش بنیاد SIF ایالات متحده، سرمایه گذاران 17.1 تریلیون دلار ازدارایی های خود را در ابتدای سال 2020 بر اساس معیارهای ESG سرمایه گذاری کرده اند که در مقایسه با 12 تریلیون دلار دو سال قبل، افزایش چشمگیری یافته است.
برای دستیابی به پایداری اقتصادی، باید به پایداری سبز دست یافت. این نوع اقتصاد باید به ایجاد منابع تجدیدپذیر بپردازد و حتی در صورت لزوم از منابع تجدیدناپذیر در مواقعی که انرژیهای تجدیدپذیر رو به کاهش است استفاده کند و بر میزان انتشار گازهای گلخانهای با تأثیر منفی بر محیطزیست نظارت کند.
پایداری اقتصادی کاملا منوط به نتایجی است که از فعالیت ها در زمینه حفاظت از محیط زیست و مسائل مرتبط با اجتماع به دست می آید.در نهایت، پایداری اقتصادی به ظرفیت اکوسیستم های طبیعی و مقادیر کافی ذخایر انرژی برای حمایت از زندگی انسان بر روی زمین بستگی دارد. اما در مورد شرکتها، پایداری به معنای مدیریت یک سازمان است تا بتواند برنامه های اجتماعی و زیست محیطی کارامدی را برای نسل های آینده ارائه دهد و به این ترتیب عملا شرکت به استفاده مسئولانه از منابع ترغیب می شود که البته این نه تنها مستلزم این است که شرکت اطمینان حاصل کند که منفعتی بدست آورده است، بلکه همچنین باید مطمئن شود که این فعالبتها باعث ایجاد نگرانی های زیست محیطی نمی شوند، تا مبادا به واسطه اینگونه فعالیت ها تعادل زیست محیطی را به هم بزند.
در برخی شرایط دیگر نیز یک شرکت باید متوجه تاثیر فعالیت های خود بر اجتماع باشد و باید مواد خامی را انتخاب کند که با محیط زیست سازگارتر بوده و همچنین در این راستا برای فعالیت های خود استراتژی هایی طراحی کند که به حذف زباله های آسیب رسان به محیط زیست بیانجامد. از دیدگاه مالی، سه عنصر مهم پایداری را می توان سرمایه های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی در نظر گرفت.در واقع پایداری تنها در صورتی حاصل می شود که شرکت موفق به دستیابی به کارایی اقتصادی، برابری اجتماعی و حفظ محیط زیست شود.
سهم شرکت ها از آینده موعود،حاصل افزایش تأثیرات مطلوب آنها بر جامعه است و این هدف تنها در صورتی محقق می شود که شرکت ها پایدارتر شوند. برای پذیرش چنین چالشی در آینده ،تعداد بیشتری از شرکتها باید پایداری را در استراتژیها و فعالیت های خود بگنجانند، علیرغم اینکه به راحتی نمیتوان به آن دست یافت. با افزایش فشار برای بهبود سطح پایداری، شرکتهای بیشتری سعی در پیشرفت در این زمینه دارند تا بتوانند مشکلاتی که با آن مواجه هستند را به راحتی برطرف کنند
ظرفیت یک شرکت برای دستیابی به پایداری واقعی به میزان حساسیت محیطی و اجتماعی آن بستگی دارد. این جنبه از فعالیت های بک شرکت مستلزم دخالت مدیران ارشد آن است. زیرا کاری فراتر از انطباق و کارآیی شرکت است و مدیر بایدبتواند از بروز خطرات جلوگیری کرده و هزینه ها را نیز به حداقل برساند.
مشارکت شرکتها در ساختن آینده موعود و امیدوارکننده با کمک پایداری، تنها در صورتی به واقعیت بدل میشود که آینده را پیشرونده و پویا در نظر بگیریم، که با فعالیتهای مستمر، با ایجاد زنجیره ارزش آغاز و با توسعه مدلها و پلتفرمهای جدید به پایان میرسد.جهت تکمیل موفقیت آمیز هر مرحله از فرآیند نیل به پایداری، شرکت ها نیاز به طرح یک استراتژی کلی و توسعه یافته دارند.بنابراین، پایداری باید یک هدف یکپارچه و همسو با کل شرکت باشد و عامل کسب موفقیت استراتژیک، حذف شکاف در فرآیند توسعه و هدف غایی در فرآیند نوآوری شرکت ها باشد.
شرکتهایی که استراتژیها و شیوههای پایدار را انتخاب میکنند، به واسطه آن می توانند درآمدها را افزایش داده، هزینهها را با کمک کالاها و خدمات جدید کاهش داده به بهرهوری زیستمحیطی کمک کند، ریسکهای عملیاتی خود را مدیریت و با ایجاد مقررات کارآمدتر ، ارزش بیشتری کسب کنند. . آنها همچنین قادر خواهند بود داراییهای نامشهود خود مانند نام تجاری و شهرت را تغییر داده و اقدام به توسعه شبکههای همکاری خود با مشتریان، رقبا و تامینکنندگان نمایند.همه اینها به بهبود و تقویت روند پایداری کمک می کند.
پایداری بزرگترین چالش در قرن گذشته برای همه شرکت ها، چه دولتی و چه خصوصی بوده است و شرکت هایی که نتوانند خود را با این واقعیت وفق دهند، بازار رقابتی را از دست خواهند داد و یا ناپدید خواهند شد!
نویسنده: آندریا نگرو*
Andreea Negru* رئیس انجمن توسعه کارآفرینی محلی ADAA، دکترای اقتصاد و متخصص در ارتباطات است. در حال حاضر او سخنگوی SNGN ROMGAZ SA و روابط عمومی و مدیر روابط عمومی کنفدراسیون ملی کارآفرینی زنان CONAF است.